ارسال شده توسط فاطمه سلیمان پور
238
ارسال : 1400/9/30 - 22:41:17
ویرایش : ویرایش نشده

منطق و دلیل هر فردی برای اینکه تبدیل به یک کارآفرین شود متفاوت با فرد دیگر است. عده‌ای برای اینکه محصول یا خدمت خود را در اختیار افراد جامعه قرار دهند کارآفرینی را شروع می‌کنند، عده‌ای برای تجاری سازی و عملی کردن ایده خود، عده‌ای به علت شور و اشتیاق داشتن برای تاثیر گذار بودن و پیشرفت کردن خود و... .

ادامه مطلب

کارآفرینی به دو صورت می‌باشد. در یک حالت شما کسب و کاری که راه‌اندازی می‌کنید، یک کسب و کار کوچک و محلی است. در این روش کارآفرینی، نسبتا به سرمایه کمتری برای شروع نیاز دارید و همینطور دوره بازگشت سرمایه و سوددهی در این روش سریع‌تر است.
در حالت دوم شما یک سازمان بزرگ را راه‌اندازی و مدیریت می‌کنید و برای افراد بیشتری فرصت شغلی ایجاد می‌کنید. این روش کمی در ابتدا سخت می‌باشد‌. زیرا باید سخت تلاش کنید تا در بازار خود را بشناسانید و مشتری جذب کنید و تیم بسیار قوی داشته باشید. در واقع در این روش چند ماه اول باید تمام فوکوس شما بر روی تبلیغات باشد. اما در این روش میزان سودی که به دست می‌آوردید بسیار بسیار بالاتر از روش قبلی می‌باشد. این روش از کارآفرینی، کارآفرینی مبتی بر نوآوری می‌باشد.
موضوعی که بسیاری از کارآفرینان آن را قبول ندارند این است که برای شروع شما به یک شریک یا تیم نیاز دارید. تمام منابعی که شما در اختیار دارید محدود می‌باشند. پس شما برای اینکه شکست نخورید و بتوانید عملکرد خوبی داشته باشید به یک شریک و یا یک تیم نیاز دارید تا تقسیم وظایف کنید.
البته قابل ذکر است کسب و کارهای موفق بسیاری وجود دارند که به صورت انفرادی شروع به کار کردند. اما کسب و کارهایی که به کمک یک تیم شروع به فعالیت می‌کنند رشد بهتر و سریع تری دارند.