این فرآیند میتواند
جذاب باشد زیرا به نظر میرسد با استفاده از آن حداکثر بهرهوری و بازده تولید از
دارایی ارائه میشود. با این حال، این استراتژی تنها تا زمانی که دارایی شکست
بخورد سودمند است. هرچند اثبات شده است که نگهداری
و تعمیرات پیشگیرانه از خرابی داراییهای تحت
بار، با همان خروجی تولید بسیار مقرون به صرفه تر است.
واقعیت این است که یک سفارش اصلاح کار برنامهریزی
و زمان بندی شده حدود سه تا چهار برابر ارزانتر از همان سفارش کار واکنشی است که
برنامهریزی نشده است [1].
سازمانهایی که از این راهبرد/رویکرد نگهداری
واکنشی استفاده میکنند، اغلب قربانی برخورد با آثار دارایی میشوند، نه مشکلی که
باعث این علائم میشود.
هنگامی که نگهداری، از یک محیط واکنش پذیر به یک محیط
برنامه ریزی شده حرکت میکند، زمان و تلاش کمتری برای جستجوی بخش مناسب و دریافت
دستورالعمل صرف میشود. در نتیجه، در مورد اینکه چه کسی چه کاری را و در چه زمانی
انجام میدهد سردرگمی کمتری ایجاد میشود. همچنین، تعمیرات را میتوان با تولید
هماهنگ کرد که در این صورت چرخه سریعتر میشود، زیرا داراییها در هنگام شروع
تعمیر تحت بار نخواهند بود.
با این فرض که تکنسینها، بهجای اینکه یکی دو
ساعت اول را صرف جستجوی برنامهای برای اقدام یا پاکسازی تجهیزات قبل از شروع کار
تولید شوند، مستقیماً سر کار بروند در این صورت میتوان به بهرهوری دست یافت.
1. مشکل کنترل بودجه
از آنجا که خرابی تجهیزات میتواند غیرقابل پیش
بینی باشد، ممکن است نیروی کار و قطعات یدکی به آسانی در
دسترس نباشند، بنابراین سازمانها ممکن است در نهایت حق بیمه حمل و نقل قطعات اضطراری،
زمان سفر و پشتیبانی خارج از ساعت را پرداخت کنند. در نتیجه تهیه بودجه دقیق برای نگهداری و تعمیرات و ارائه پیشبینی مناسب از زمان مصرف بودجه
دشوار است.
2. عمر کوتاهتر دارایی ها
تعمیر و نگهداری واکنشی، سیستمها را در شرایط
بهینه نگه نمیدارد. سیستمهایی که به طور واکنشی حفظ شدهاند، به
دلیل شکستهای ناشی از آن سریعتر خراب میشوند و بنابراین با سرمایهگذاری هزینه،
سرمایه اولیه خود را به حداکثر نمیرسانند. این امر تاثیر منفی بر RONA (بازگشت به داراییهای
خالص) میگذارد و ارزش سهام را کاهش میدهد.
3. مسائل ایمنی
زمانی که کار به درستی برنامهریزی میشود، تکنسین
ها فرصت دارند رویههای استاندارد و الزامات ایمنی را بررسی کنند تا کار به درستی
انجام شود. زمانی که کار تعمیر و نگهداری واکنشی است،
تکنسینها ریسک بیشتری میکنند زیرا تحت فشار هستند تا سیستمها بدون تاخیر کار
کنند. اغلب شرکتها ایمنی و سلامت را به عنوان یکی از اهداف استراتژیک
خود دارند و رویکرد واکنش / شکست مستقیما در برابر این هدف قرار میگیرد.
4. زمان صرف شده در تعمیرات واکنشی
تعمیرات واکنشی معمولا به دلیل عوامل متعددی از
جمله زمان عیب یابی، زمان سفر، زمان خرید قطعات از فروشگاهها یا ارسال سفارشات
اضطراری، زمان صرف شده برای دستورالعملها و شماتیک صحیح و غیره طولانیتر میشود.
بنابراین، این موضوع بر توانایی تیمهای تولید به منظور رسیدن به اهداف تولیدی خود
تاثیر میگذارد و بسته به اینکه کدام تجهیزات شکست بخورند، میتواند بر درآمد تاثیر
منفی داشته باشد.
5. خرابی پراکنده
تجهیزات
نگهداری برنامهریزی شده را میتوان در برنامه
تولید نوشت در حالی که تعمیرات برنامهریزی نشده میتواند در هر زمان اتفاق بیفتد.
همچنین به دلیل تعمیر بدون برنامه، عدم اطمینان در مورد مدت زمان تاخیر وجود دارد.
تجهیزاتی که اغلب/به طور پراکنده خراب میشوند، اعتماد بین تعمیر و نگهداری و
تولید را کاهش میدهند.
6. استفاده ناکارآمد از
منابع
تکنسینها وقت خود را صرف جستجوی دستورالعملها
و شماتیکهای صحیح، سفارش قطعات مناسب و غیره و
تلاش برای تشخیص و رفع مشکل میکنند. و اغلب باید منتظر ترخیص
تجهیزات و صدور مجوزها بمانند. در اصل، شرکتها برای بهرهوری منابع خود (تکنسینها،
ابزارهای ویژه، تجهیزات و غیره) هزینه زیادی پرداخت میکنند و زمان انتظار برای سازمانها هزینه بالایی
دارد.
7. تداخل با کارهای
پیشگیرانه برنامهریزی شده
تعمیرات اضطراری معمولا
با هزینه کارهای پیشگیرانه برنامهریزی شده اولویتبندی میشوند. کارهای برنامهریزی
شده ممکن است به طور کامل متوقف یا لغو شوند که موجب شکستهای غیرمنتظره در آینده خواهد
شد، در این صورت منجر به کار برنامهریزی نشده
اضافی و از دست رفتن کارهای پیشگیرانه آینده میشود. این چیزی است که به آن مارپیچ مرگ نگهداری گفته میشود.
8. خسارت جانبی
یک مساله جزئی میتواند به سرعت به یک تعمیر
اساسی سیستم تبدیل شود. به عنوان مثال، اگر روغن موتور خودرو شما کم باشد، میتواند
منجر به هشدار سیلندرها یا آسیب به سوپاپها شود، اما در نهایت موجب از کار افتادن
موتور میشود. یا عدم تنظیم جزئی شفت نه تنها به بلبرینگ آسیب میرساند، بلکه به
مرور زمان میتواند منجر به ترک خوردگی یا گرفتگی گیربکس یا حتی آسیب به خود شفت
شود.
9. هزینههای غیرمستقیم
اگر نتوان تجهیزات را به موقع به تولید
بازگرداند، تاخیر برنامهریزی نشده میتواند منجر به سفارشهای دیرهنگام شود. این
امر میتواند به شهرت آسیب برساند و بر درآمدها تاثیر بگذارد. عدم تحویل مداوم یا
تحویل دیرهنگام سفارشها باعث میشود مشتریان کلیدی اعتماد خود را به سازمان از
دست دهند و ممکن است به سراغ تامین کنندگان دیگر بروند یا خواستار تخفیف یا
افزایش جریمه شوند که میتواند میلیونها دلار برای سازمان هزینه داشته باشد.
10. تکرار مسائل
تعمیر و نگهداری واکنشی به دلیل فشار برای
بازگرداندن کارخانه به تولید، حداقل کار را برای روشن کردن سیستم و راه اندازی مجدد آن انجام میدهد. اگر سیستم بلافاصله تعمیر نشود (و معمولا این اتفاق به ندرت رخ میدهد)،
این مساله میتواند دوباره رخ دهد و باعث خرابی بیشتر شود. که یک مارپیچ رو به
پایین بسیار منفی است.
11. هزینههای
انرژی بالاتر
اگر ماشین خود را سرویس نکنید، سوخت بیشتری میسوزاند!
هنگامی که تجهیزات به درستی نگهداری نمیشوند، انرژی بیشتری مصرف میکنند. انجام
کارهای ساده مانند روغن کاری قطعات متحرک یا تعویض فیلترها میتواند مصرف انرژی را
تا 15 درصد کاهش دهد.
تعمیر سریع تجهیزات آسیب دیده برای به حداقل
رساندن زمان خرابی مهم است. بنابراین، در بیشتر موارد، اتکا به یک استراتژی تعمیر
و نگهداری واکنشی، روشی ناکارآمد و بسیار پرهزینه است. هزینه تعمیرات اضطراری 5 تا
7 برابر بیشتر از کارهای پیشگیرانه برنامهریزی شده است، بدیهی است که میتواند
تأثیر زیادی بر نتیجه داشتهباشد.
افزایش قابلیت اطمینان
نگهداری برنامهریزی شده و زمانبندی شده منجر
به افزایش قابلیت اطمینان و در دسترس بودن دارایی، گزارش دهی و اندازهگیری بهتر،
بهبود کارایی در تمام منابع و کاهش هزینههای کلی نگهداری میشود. این امر تا حدی به دلیل تعمیرات اضطراری کمتر،
تماس با فروشنده، قطعات یدکی مورد نیاز، تسریع در مواد و کاهش بهرهوری است.
کار واکنشی پرهزینهتر است زیرا هزینه مورد
نیاز منابع را نمیتوان به درستی برنامهریزی کرد. همچنین، باید در نظر داشت که با
نگهداری برنامهریزی شده، ممکن است از خرابیها جلوگیری شود.
قابلیت های سامانه نگهداری و تعمیرات در کاهش
تعمیرات واکنشی
در صورت خرابی، ممکن است قطعات نیاز به سفارش
فوری داشته باشند یا حتی بدتر از آن، شما باید قطعات یدکی و یا تجهیزات جانبی در
انبار خود داشته باشید؛ اما علاوه بر این، منجر به چرخه غیرمولد کار میشود. نرم
افزار CMMS قابلیتهای مورردنیاز برای نگهداری برنامهریزی شده را به شما
خواهد داد، همچنین با مکانیزه شده تعمیر و نگهداری احتمال وقوع خرابی خارج از
کنترل به حداقل میرسد.
با این حال، نقطهای وجود دارد که قانون بازده
کاهشی را فرا میگیرد. افزایش مداوم تعمیر و نگهداری برنامهریزی شده در نهایت به
نقطهای میرسد که بسیار پرهزینه میشود. و حتی با یک استراتژی نگهداری برنامهریزی
شده استاندارد، اجتناب از تعمیر اضطراری گاه و بیگاه غیرممکن است.
یک مدل اجرای نگهداری ایده آل نسبت کلی
نگهداری برنامهریزی شده به نگهداری واکنشی ۸۰ / ۲۰ خواهد بود. تنظیم برنامهریزی و زمانبندی جامع برای حمایت از این
هدف، کلید دستیابی به این بازده است.
تکنیک 80/20
ممکن است تاکتیکهای مختلفی برای رسیدن به هدف
80/20 به کار گرفته شود. اولین مورد گروهبندی داراییها بر اساس اهمیت آنها است و
اطمینان از اینکه داراییهای با اهمیت بالا به طور فعالتر نگهداری میشوند در
حالی که داراییهای کم اهمیتتر/غیرتولیدی میتوانند به صورت واکنشیتر نگهداری
شوند.
نکته دوم میتواند تقسیم تیمهای تعمیر و
نگهداری به گروه پیشگیرانه و واکنشی برای رسیدگی به کارهای مختلف باشد. این بدان
معناست که تیمی که بر تعمیر و نگهداری پیشگیرانه متمرکز است، میتواند روی تعمیر و
نگهداری پیشگیرانه متمرکز بماند و سعی کند مسائل را قبل از وقوع آنها جدا کند. یکی
دیگر از استراتژیهای ممکن میتواند انتقال فعالیتهای کاری خاص به شیفت دوم یا
سوم با تمرکز دوباره بر داراییهای خاص یا فعالیتهای کاری خاص باشد. نرم افزار تعمیر و نگهداری تجهیزات آلکا استانداردهای تعمیرات پیشگیرانه را در اختیار تیم نگهداری قرار میدهد،
علاوه بر این، نرم افزار CMMS آلکا یک گام پا را فراتر نهاده و تعمیر و نگهداری مبتنی بر شرایط
(CBM)
را نیز پیاده سازی و اجرا نموده است. پیاده سازی استانداردهای به روز نت در نرم
افزار آلکا سبب شده است که این نرم افزار به یکی از منطعطفترین نرم افزارهای نت
کشور تبدیل شود، در همین راستا نرم افزار تعمیر و نگهداری آلکا این قابلیت را دارد که امکانات مورد نیاز
مدیران و کارشناسان نت را نیز به لیست ماژول های خود اضافه نماید. جهت کسب اطلاعات
بیشتر به سایت نرم افزار آلکا مراجعه فرمایید.